آرشیو مهر 1397
5 مهر 1397
X

فرصت از دستِ اجل بر سرِ دارم بدهید

حکم اعدام مرا ویژه به يارم بدهید

روی دیوار خبر‌ عکس رخم را ‌ بزنید

شرحِ پرپر شدنم‌ را به دیارم بدهید

صفحاتِ غزلم ‌ تر‌‌ شده از اشکِ قلم

نامه یِ عاشقی ام را به نگارم بدهید

طالعِ بخت من افتاده به دستانِ شبح

شرری از نخِ شمعی شب تارم بدهید

بی تحمل شده ام از ستمِ جور و جفا

جامی از حوصله‌یِ صبر و قرارم بدهید

گاهی از سوز‌ دلم بر تنِ تنبک زده ام

لااقل نغمه‌ ای از سیمِ سه تارم بدهید

بر سرِ ‌ خاکم اگر‌ پا بگذارد عسلم

خبرش را به صفِ ایل و تبارم بدهید

2 مهر 1397
X

ساقیا چندان مــرا دیگــر نمی گیرد شراب

کاسه ام را پر بکن از واژه هــای شعر ناب

درعجب هستم که امشب بر نمیداری چرا

پــرده از رخســار زیبــا تا بــر آیــد آفتاب

بیگمان درعمق شبها شمع سرکش میشوی

تا بینــدازی دل پـــروانـه را در اضطــراب

بسکه از باغ وجودت میتراود بـوی خوش

دائمــــاً از دامنـت باد صبـــا گیـــرد گـلاب

بارها از روی مستی نغمـه ها سر می دهد

می کند وقتی کـه بلبل باغ گل را انتخاب

گـرچه باید از دگـردیسی به شادیها رسید

باطنی افسرده دارد شعــر بعــد از انقلاب

پـرده بردار از شعاع چهــره ات بانو عسل

تا کند خورشید تابان ذهن یخها را مـذاب